هفتۀ قبل جنرال مایکل کوریلا، قومندانِ قومندانی مرکزی ارتش
آمریکا (CENTCOM) به پاکستان سفر دو روزه داشت و در جریان
این سفر با رهبری ارتش و بعضی از رهبران نظامی و سیاسی دیدار کرد. در اعلامیۀ
منتشر شده دفتر قومندانی مرکزی آمده است که، جنرال کوریلا در این دیدار وضعیت
پاکستان را از نزدیک ارزیابی کرده و به همین ترتیب با ارتش پاکستان در بخشهای
تقویت روابط ارتش آمریکا با پاکستان، مبارزه علیه تروریزم، تقویت نیروهای نظامی
پاکستان و در موارد دیگر گفتگو میکند. برعلاوۀ آن، وزیر خارجۀ پاکستان بلال بوتو
زرداری و وزیر خارجه آمریکا انتونی بلینکن تماس تلفونی بر قرار کرده و در مورد
تقویت روابط پاکستان و آمریکا و ادامه کمک به پاکستان و بعضی مسایل دیگر صحبت
کردند.
پاکستان با داشتن موقعیت جغرافیایی بزرگ و ستراتیژیک، مردم
مسلمان مقتدر، ارتش مجهز و قدرتمند، آب کافی، زمینهای زراعتی و نیروهای بشری با
استعداد، میتواند بیرق عزت اسلام و نظام اسلامی را در سرزمین خویش حتی در منطقه و
جهان به اهتزار در آورده و سبب وحدت امت اسلامی، نجات دهنده و محافظ آن شوند. اما
از روز اول رهبران سیاسی-نظامی پاکستان به جای حفاظت و خدمت مسلمانها به نظام
کفری و دوستی با کفار روی آورده است و با اقامه و تطبیق نظام سیکولار دشمنی خویش
را با مسلمانان اعلان کرده است.
رهبران سیاسی-نظامی در پاکستان با اقامۀ نظام سیکولار و با
دوستی با رهبران کفر (آمریکا، بریتانیا، و چین( بر علیه اسلام و امت اسلامی خیانتهای بیشماری انجام داده و فعلاً هم ادامه میدهند.
خیانتهای دولت پاکستان با مسلمانها و امت اسلامی بینهایت زیاد است که به طور
نمونه به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
بزرگترین خیانت در پاکستان، تطبیق و اقامۀ نظام غیر اسلامی سیکولار
است که از سال 1947 تا به حال در قدرت است. در حالیکه پاکستان از شبه قاره هند به
این هدف جدا شد که در این سرزمین اسلام
تطبیق و اقامه شود. خیانت دومی که دولت پاکستان انجام داد، خاک مسلمانان مظلوم
سرزمین کشمیر را به هندوهای مشرک و ظلم آنها واگذار کرد. دولت پاکستان هیچگاه
برای آزادی کشمیر مبارزۀ صادقانه انجام نداد. چیزی که انجام داد سیاست منافقت و
فریب مسلمانها بود. به همین علت است که امروز بهطور رسمی کشمیر توسط هندوها
اشغال گردید و آن را به خاک خویش ضمیمه کردند.
از خیانتهای کلان دیگر دولت پاکستان، بیثمر کردن جهاد
افغانها برعلیه شوروی سابق بود. در سال 2001 م با ایستاد شدن همرای امریکا و
ناتوی اشغالگر و ایستاد شدن برعلیه مجاهدین، شهید ساختن مجاهدین، زندانی کردن آنها،
فروختن مجاهدین زندانی به کفار و موارد دیگری از خیانت پاکستان هستند که میتوانیم
یادآوری کنیم. در کنار این، دولت پاکستان بهجای آزادی کشمیر و دفاع از آن، گروههای
جهادی اسلامی را سرکوب کرد که به معنی واقعی آن برای اقامۀ نظام اسلامی مبارزه میکردند.
به طور خلاصه میتوان گفت که پاکستان در تمام ظلمهایی شریک است که امروز بالای مسلمانها
در آمریکا، روسیه، چین، هند، برما، اسرائیل و دولتهای دیگر صورت میگیرد. دولت
پاکستان این جنایات را تماشا کرده و اگر ضرورت شود به ظالمان کمک هم میکند.
دولت پاکستان تا هنوز هم از خیانت با اسلام و مسلمانان خسته
نشده و شرم هم نمیکند. سفر مقامات نظامی و سیاسی آمریکا و گفتگوها در این مورد
نمایانگر خیانت آنها میباشد. رهبران سیاسی-نظامی پاکستان هنوز هم در صدد این هستند
که چگونه با دشمن بزرگ اسلام و مسلمانها (آمریکا) به دوستی خویش ادامه بدهند و
چگونه به خاطر تأمین منافع آمریکا، اسلام و مسلمانان را سرکوب کرده و ضعیف سازند.
نظام تأسیس شده جدید در افغانستان، تمام دولتهای کفری و
حکام غلام آنها را سخت در تشویش و ترس انداخته است. از کفار بیشتر، حکام سرزمینهای
اسلامی و نظامهای آن از نظام ایجاد شده، وحدت و رشد ظرفیت مجاهدین نگران هستند. از
همین رو، به هر خیانت و توطئه ممکن روی میآورند تا به نتیجۀ مطلوب خویش دست یابند.
بر اساس پالیسی دولت آمریکا، پاکستان از دشمنی با دولت هند
دست برداشته و به آن فرصت داد که به حیث یک دولت قدرتمند در سطح منطقه ظاهر شود.
پاکستان به جای دشمنی با هند با مجاهدین و اسلام دشمنی را آغاز کرده و تا به هنوز
هم این سیاست خویش را به پیش میبرد. این سیاست خاینانۀ پاکستان باعث میشود که در
وقتهای نزدیک، هند به یک تهدید کلان منطقوی مبدل شود. تهدیدی که کنترول آن در
منطقه خیلی سخت خواهد بود.
برای حاکمان افغانستان و مجاهدین لازم است که از این سیاست
منافقانۀ پاکستان به طور دقیق با خبر شده و برای خنثی کردن آن هوشیار باشند. برای
دولت پاکستان در همسایگی اش، موجودیت چنین دولتی اصلاً قابل قبول نیست که مورال خویش
را از شکست نیروهای آمریکایی و ناتو و فکر جهادی بدست آورده باشد. به هر قیمتی که
باشد این دولت را ضعیف ساخته و اگر نیاز باشد آن را از بین میبرد.
رهبران امارت اسلامی باید روی ظرفیتهای فکری، سیاسی،
اقتصادی، نظامی و تکنالوژیکی خویش کار کنند. این ظرفیتها را بلند برده و برای
خنثی کردن یک توطئه بزرگ آمادهگی بگیرند. بجای اینکه مجاهدین افغان و برادران
مهاجر آنها را محدود و محبوس کنند، باید آنها را باهم جمع کرده و به دید ظرفیتی
به آنها نگاه کند که در وقت مناسب میتواند از آن استفاده لازمی کند.
برای رهبران امارت اسلامی لازم است که مجاهدین افغان و
برادران مهاجر آنها را تحت سایه یک دولت اسلامی مقتدر(خلافت) متحد کرده و برای
وحدت پاکستان و آسیایی مرکزی از آن استفاده کند. این ظرفیت هنوز هم در مجاهدین
افغان و خارجی وجود دارد. این ظرفیت باید تضعیف و سرکوب نشود. این فداکاری و زور
مجاهدین است که آمریکا و جاسوسان منطقهیی آنها جراأت حمله بالای افغانستان را
نمیکنند. اگر ترس این مجاهدین نباشد برای یک ساعت هم تحمل این نوع نظام را
نخواهند کردند.
در آخر بار دیگر برای مسؤولین امارت اسلامی تذکر میدهیم که
متوجه پلانهای شوم وخیانتهای پاکستان باشند. در دام آمریکا، سازمان ملل، و دولتهای
دیگر نه افتند. تنها به الله متعال توکل کنند و از ظرفیتهای امت اسلامی کمک
بخواهند. همین عمل مشروع و در برابر دشمن کافی است. هنوز هم فرصت موجود است، خدا
نکرده اگر این فرصت را از دست بدهیم، در
آن وقت در برابر الله متعال و امت اسلامی مسؤول میباشیم.