104 سال بدون خلافت
01/22/2025 |

Print


 این‌که یک زن مسلمان توسط لشکر روم دستگیر شده و بی‌عزت گردد، کدام سخن عادی نبود! خلیفه موجود و خلافت قایم باشد؛ اما رومی‌ها با عزت یک زن مسلمان بازی کنند! باید با فریاد «وامعتصای!» این زن مسلمان خون معتصم بالله، خیلفه عباسی به جوش آورده می‌شد و باید به پادشاه روم محتوای او نامه تاریخی، در صفحات پرافتخار تاریخ اسلام ذخیر می‌شد؛ نامه‌ای که در نکات ذیل وقار امت، موقف خلیفه در برابر کفر، غضب و نزدیک شدن به خطوط سرخ اسلام، تاوان هتک حرمت به یک خواهر مسلمان را بیان می‌کند. «از امیرالمومین معتصم باالله به سگ (امپراتور) روم! هرچه عاجل خواهر مسلمان مارا آزاد کن! اگر انکار کنی، چنان لشکری خواهم فرستاد که شروع آن نزد تو و انجام آن نزد من باشد! این را بدن که این‌ها سربازانی استند که در راه الله سبحانه وتعالی به مرگ و شهادت چنان محبت دارند، چنانکه تو و سربازانت به زنده‌گی و دنیا محبت دارید!»
معتصم می‌دانست که خلیفۀ امت حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم است؛ امتی‌که با خصوصیات خیر، وسط و شاهد بودن از دیگر امت‌ها متمایز می‌گردد؛ از این‌رو باید شکوه، عظمت و عزت این امت را می‌شناخت. معتصم این را هم می‌دانست که این شکوه و عظمت امت فقط در زیر چتر و سایۀ خلافت و خلیفه از هر نوع طوفان و سیل هر ظالم و جابرِ زمانه حفاظت شده می‌تواند. از این‌رو به آن فریاد تاریخی لبیک گفت که تاریخ آن را سینه به سینه از یک نسل امت به نسل دیگر با افتخار روایت می‌کند.
بلی، معتصم خلیفه‌ای تنها نظام سیاسی مشروع اسلام «خلافت» بود؛ نظامی‌که یگانه میراث سیاسی رسول الله صلی الله علیه وسلم و نبوت می‌باشد. نظامی‌که رهبرش خلیفه و رعیت‌اش امت و قلمروش دارالاسلام است. نظامی‌که امت‌اش در عقب آن جمع گردیده و می‌جنگد، هیچ مسلمانی را از سایۀ رحمت خود به نام‌های جهالت قومی و فاصله جغرافیایی محروم نمی‌سازد؛ بلکه به مشکلات و قضایای مسلمانان سراسر جهان رسیدگی می‌نماید، فریادهای امت را می‌شنود و به خواسته‌های آنان لبیک می‌گوید.
ماه رجب جاری شاهد صدوچهارمین سالگرد سقوط این نظام بی‌بدیل اسلامی است و یادآور می‌شود که از همان روزگار بدبختی ما  104سال  می‌گذرد، که سپر امت در آن روز ازمیان برده شد و بهترین امت رسول الله در برابر قتل عام، اشغال و چپاول غرب کافر، یهودیان وحشی و آمریکا قرار گرفت، خواهران مسلمان بی‌دفاع در میدان‌های حفاظت از حیا و عزت خویش بی‌سپر باقی ماندند.
تاریخ اسلام تاریخ  فداکاری‌ها، فتوحات و افتخارات است؛ هر صفحۀ آن را که ورق بزنی، فداکاری جوانان امت در زیر چتر خلافت خون ما را به جوش می‌آورد و به آن‌ها افتخار می‌کنید. اما پس از سقوط خلافت، تمام افتخارات و فداکاری‌های امت اسلامی شکار رژیم‌های جبریه و حکام دست نشانده‌ گردیده و هیچ دردی از امت را دوا نکرده است.
به همین دلیل، هر صفحه از تاریخ امت پس از سقوط خلافت، حکایت از ذلت و خواری و اهانت دارد و بیان می‌کند که چگونه در غیاب خلافت، فداکاری‌ها، قربانی‌ها و تلاش‌های گروه‌های مخلص و مجاهدین خوراک مکر نظام‌های جبریه و دست‌نشانده گردیده که از احساسات مخلصانۀ امت برای منافع شخصی خود استفاده کرده اند. آن‌ها برای بقای خود به قیمت نشر کاریکاتور رسول الله صلی الله علیه وسلم، سوزاندن مصحف قرآنکریم ‌ و بی‌عفتی هزاران خواهر مسلمان مانند عافیه صدیقی معامله کردند.
بلی، تاریخ امت در صدسال اخیر فقط یک حکایت دارد. این حکایت بیان می‌کند که در اویغور، تنها در سال 1949م بیش از یک میلیون مسلمان کشته شدند، 35000 مسجد ویران گردید، زنان مسلمان به این خاطر عقیم شدند تا از افزایش نفوس مسلمانان جلوگیری نمایند و اکنون هم در ترکستان شرقی مغزشوی مسلمانان جریان دارد. اما مسلمان‌ها، حکام و لشکریان مسلمان مانند اجساد مرده هستند که نه چیزی می‌بینند و نه می‌شنوند. برای حکام مسلمان از طرف باداران‌شان غسل پاکی از ارزش‌های اسلامی داده می‌شود و این‌ها در مقابل باداران‌شان سوگند و فاداری یاد می‌کنند. در حالی‌که وقتی ترکستان شرقی جزء دولت خلافت بود، کشور چین جرأت آن را نداشت که حتی به تصرف این سرزمین چشم بدوزد.
کشمیر که 95 فیصد نفوس آن مسلمان هستند، دولت هندو آن را به زور ضمیمه خاک خودش کرد. علاوه بر این، هندوها مشغول ارتکاب جنایات علیه مسلمانانِ مظلوم در داخل هند هستند، مساجد را به معابد شرک و بت‌پرستی تبدیل نمودند؛ اما ارتش پاکستان به اشاره امریکا می‌تواند اطفال را در پکتیا بمباران کند؛ ولی از کشمیر بازخواست کرده نمی‌تواند. مسلمانان روهینگیا در میانمار (برما) سر بریده می‌شوند و اعضای بدن آنان قطع می‌گردد؛ اما حکام و ارتش جهان اسلام به شمول بنگلادیش در خواب غفلت هستند.
با این همه، آخرین انقلاب در سرزمین مبارک شام در مقابل چشمان تمام امت در دام خیانت دست نشانده آمریکایی، اردوغان گرفتار شده است. شما دیدید که مردم سوریه برای این انقلابِ طولانی فرزندان و فرزندان جان‌های خود را فدا کردند تا رژیم ظالم بشار اسد را سرنگون نمایند و یک نظام شرعی جایگزین آن گردد؛ اما امروز می‌بینیم که چگونه حکام دست نشانده به انقلاب خیانت نموده و مانع استقرار نظام شرعی در آن‌جا می‌گردند.
همین‌گونه در برابر چشمان شما غزه در یک قتل عام تاریخی آخرین نفس‌های خود را می‌کشد، تنها از زمان حادثه 7 اکتوبر، بیش از 50000 مسلمان در آنجا قتل عام شدند. شهرها به ویرانه تبدیل شدند؛ مسجدی را هم آباد نگذاشتند و ناموس مردم را هتک حرمت کردند. قبله اول شما، اقصی برای فردفردِ امت اسلامی فریاد وامسلما! سر می‌دهد. نتانیاهو مانند قهرمان بی‌رقیب در میدان نبرد بی‌باکانه اطفال، زنان، سالمندان، ارزش‌ها و مقدسات بهترین امت را زیر پای تکبر خود لگد مال می‌کند؛ اما هیچ‌کس جرأت نمی‌کند در مقابل او بایستد.
تمام این حکایات تاریخی این را ثابت می‌کند که یک چیزی کم است؛ منصبی نیست که به شکایات و فریادها رسیدگی نماید؛ جایی‌که مستضعفان پناه می‌گیرند، امت در زیر سایۀ رحمت آن جمع می‌گردد و مقدسات اسلامی حافظت ‌شوند.
تنها راه نجات به تمام امت از ذلت جاری، خیانت نظام‌های جبریه حاکم، و ظلم جهان کفر، اقامۀ خلافت واحد است. اقامه خلافت نه تنها مهم‌ترین نیاز این عصر، بلکه وعدۀ الهی و بشارت نبوی است. در کنار آن امت امروز بیدار گردیده و به اهمیت «خلافت» که نظام نشأت شده از عقیدۀ آنان است، پی برده اند.
پس به ملاحظه تمام آن چه که بیان شد، یک بار دیگر بالای امت صدا می‌زنیم که حزب‌التحریر به عنوان یک حزب قوی و مبدئی برای تحقق این نیاز بزرگ عصر، وعدۀ الهی و بشارت نبوی تلاش و مبارزه خستگی‌ناپذیر می‌نماید. امت باید فرصت‌های عصر خود را در پرتو پیشگویی‌های رسول‌الله صلی الله علیه وسلم بشناسد و شانه به شانه با ما برای تحقق آن‌ تلاش و مبارزه کند تا به نصرت الله سبحانه وتعالی، خورشید رحمت الهی «خلافت» بار دیگر بر جهان اسلام و تمام بشریت طلوع کند و جهان را از فساد و بدبختی‌های جاری پاک و حفاظت کند! ان شاءالله!




   ارسال نظر