سخن هفته: به جمهوری فساد خوش آمدید!
12/11/2020 | مصدق سهاک

Print


اخیراً گزارش روزنامه اطلاعات روز از کُد احتیاطی 91 باعث سروصداهایی در افغانستان شده است. در این گزارش آمده است که « صدها میلیون افغانی از کُد 91 پالیسی به شکل غیراصولی و به اهداف شخصی از قبیل: خریداری و کرایه خانه، موتر زره، اپارتمان، بهای تکت پرواز، هزینه تداوی افراد، تأمین "معیشت و تسهیلات" خانواده‌ها، مصارف جانبی سفر، مقامات و افراد، معاش امتیازی، معاش بست‌های اضافی، خرج دسترخوان، هزینه مراسم‌های حزبی، کمک‌های نقدی و تشویقی به گروه‌هایی از افراد، مقامات دولتی و اشخاص بیرون از دولت پرداخت شده است».
در این گزارش تعدادی از چهره‌های سرشناس نیز نام برده شده است که خرج دسترخوان، کرایه موترهای زرهی و کرایه خانه شان به ده‌ها میلیون افغانی می‌رسد. این افراد که اکثراً جوان، تحصیل‌کرده و ظاهراً خود را "روشنفکر" می‌نامند و زمانی‌که بیرون از نظام بودند به شدیدترین الفاظ علیه فساد در دولت انتقاد می‌کردند و اکنون که داخل ساختار نظام گردیده‌اند، رسوایی فساد خود شان همه صفحات اجتماعی را پُر نموده است. این مورد باعث خشم عمومی گردیده است. آن‌ها طوری جلوه می‌دادند که ما برای خدمت به مردم در دولت حضور داریم و دستان ما با فساد آلوده نیست، ولی واقعیت آشکار می‌نماید که این ها مفسدتر از نسل قبلی اند.
آن‌چه در این خشم عمومی فراموش شده، این سوال مهم است که چه چیزی باعث این لگام گسیختگی فساد در افغانستان شده است؟
یک از سؤتفاهمات در مورد فساد این است که تعدادی زیادی از مردم فکر می‌کنند که فساد یک امر خصوصی و شخصی است. در حالی‌که این دید زیاد دقیق نیست. فساد در افغانستان بیشتر از اینکه یک مسئله شخصی باشد یک پروسه سیستمی و نهادی است که از طرز فکر خاص منشأ می‌گیرد. این مورد باعث شده که مردم راهکارهای مبارزه با فساد را در تغییر چهره‌ها و اشخاص جست‌وجو کنند و طوری تصور دارند که  اگر افراد فاسد از پست‌های بلند دولتی عزل گردند و در مقابل چهره‌های پاک و تحصیل‌کرده به جای آن‌ها تعیین گردند، فساد ریشه‌کن می‌گردد. این دید اشتباه در 19 سال اخیر نه تنها باعث کاهش فساد نشده، بلکه فساد بیشتر را دامن زده است. چون مردم علاج مرض را در داروی اشتباه می‌جویند.
آنچه باعث فساد گردیده سیستم منفعت‌طلبانه دموکراسی است که بر گرده‌های مردم مسلمان افغانستان تحمیل گردیده و از صدر تا ذیل همه را در این سیستم فاسد ساخته است. زیرا دموکراسی یک فکر فاسد و منفعت محور است. دموکراسی انسان ارتباط انسان‌ها را با دین، ارزش‌ها، و آخرت قطع نموده و محدود به دنیا می‌سازد. وقتی کسی سودای دین در سَر نداشته باشد، ترس از الله سبحانه و تعالی و محاسبه روز آخرت نداشته باشد و یا حتی به آن باورمند نباشد، چنین فردی همه زندگی را در دنیا خلاصه نموده و برای بهتر ساختن زندگی دنیایی‌اش هر عملش را مشروعیت می‌بخشد. به تعبیر دیگر، دموکراسی نظمی را به میان آورده که در آن منفعت و سعادت اساس همه خوبی‌ها و بدی‌ها پنداشته می‌شود. در چنین حالتی همه اعمال و روش‌های که منجر به تأمین این منفعت می‌گردد، مشروع جلوه می‌کند.
مردم افغانستان هنوز در آغاز راه دموکراسی قرار دارند که فساد به همه بخش‌های زندگی شان رخنه نموده و هر قدر عمر این نظام طولانی‌تر گردد، فساد عمیق‌تر شده و لایه‌های جدیدتری پیدا می‌کند. کافی‌ست یکبار به 19 سال اخیر نظر بیاندازید که چگونه فساد جزء از واقعیت زندگی روزمره مردم مبدل شده است. قبلا فساد یک تابو و شرم محسوب می‌شد، حالا فساد افتخار پنداشته می‌شود. طوری‌که فساد سیستماتیکِ که از بودجه دولت صورت می‌گیرد را مقامات دولتی با چشم سفیدی فساد ننامیده، بلکه آن را امتیازات قانونی یک مامور بلندرتبه عنوان می‌کنند. در حالی‌که 90 درصد مردم افغانستان با کمتر از 2 دالر در روز زندگی دارند.
در سوی دیگر، افغانستان سومین کشور فاسد در جهان است و هرازگاهی که موضوع مبارزه با فساد نیز مطرح می‌شود، کارمندان پایین رتبه دولتی مورد هدف قرار گرفته تا امور را بر آنها تنگ ساخته شود، ولی فساد به شکل کلان‌تر و عمیق‌تر آن در سطوح بالای نظام متمرکز گردیده و به آن رنگ قانونی داده‌اند.  
مردم مسلمان افغانستان باید این مسئله را به صورت عمیق درک کنند که فساد نتیجه‌ی طبیعی تطبیق نظام دموکراسی است. ممکن نیست که دموکراسی را بدون فساد آن تصور کنیم. چون فساد لاینفک دموکراسی است.
در واقع، دموکراسی همانند حوض پُر از آب بدبو است که هر کسی که در آن آب‌بازی کند، کثیف می‌شود. صرف نظر از این‌که این شخص ملا و مقتدی است یا تحصیل‌کرده و روشنفکر و بزرگ قوم. چون دموکراسی از اساس با فساد عجین شده است و ناممکن است که کسی در این حوض کثیف آب‌بازی کند ولی کثیف نگردد.
ما باید تصویر بزرگ‌تر را ببینیم و تا هنگامی‌که فکر و نظام دموکراسی و سیکولاریزم را در افغانستان ریشه‌کن نکنیم، توقوع از بین بردن فساد ناممکن است. فساد زمانی از بین می‌رود که قانون خالق انسان‌ها بالای انسان ها تطبیق گردد. این تنها اسلام است که ریشه‌های فساد را خشکانیده و با حاکم ساختن فضای ایمان، تقوا، محاسبه فردی و دید اُخروی مسلمانان را از فساد دور می‌سازد. برعکس سیکولاریزم و دموکراسی با حاکم نمودن فضای رقابت، منفعت، سعادت و خوش‌گذرانی به فساد بیشتر دامن می‌زند.

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ﴿﴾  أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ

[بقره:11-12]
هنگامی که بدیشان گفته شود: در زمین فساد و تباهی نکنید. گویند: ما اصلاحگرانی بیش نیستیم. هان! ایشان بی‌گمان فسادکنندگان و تباهی‌پیشگانند ولیکن (به سبب غرور و فریب‌خوردگی خود به فسادشان) پی نمی‌برند.
مصدق سهاک
عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان




   ارسال نظر