جامعه از دو دیدگاه متضاد رنج می برد!
12/22/2014 | احمد صدیق احمدی

Print


دیدگاه اول:

زمانی روزهای جمعه فرا می رسد، ملاها (امامان مساجد) که خطبه های شان از طرف دولت آماده می شود، بیشتر به مسائلی می پردازند که بارها به آن پرداخته اند. این در حالی است که پرداختن به این گونه پندها، آن هم در مقابل ترویج افکار و مفاهیم گسترده و خطرناک غربی (دموکراسی) در جامعه، نه تنها موثریتی از خود به جا نمی گذارد، بل مردم در حیرت اند که این ملاهای درباری چه پند پردازی های تخیلی را ارائه می دهند که نه خود تاثیر آن را می بینند و نه تا حال در میان مردم کدام تغییراتی را ایجاد کرده است. شاید بزرگترترین مشکل آنها باوجود این که خود را وابسته به دین می دانند، عدم درک و ریشه یابی مشکل و دریافت راه حل اساسی بوده باشد؛ و شاید هم نداشتن فهم دقیق از افکار و مفاهیم ناب اسلامی!

طبق معمول روزهای جمعه به دلیل بحث ها و خیال پردازهای تکراری این ملاها، در آخرین دقایق سخنوری آنها وارد مسجد می شوم، اما در جمعه گذشته برخلاف دیگر جمعه ها چند لحظه قبل از پایان خیال پردازی های ملای مان وارد مسجد شدم؛ وی که همراه با احساسات شدید صحبت می کرد، خطاب بر مردم چنین گفت: "خواهش من از شما و سائر کسانی که صدای مرا می شنوند اینست، ما و شما به عنوان مسلمان به زنان و به خصوص دختران جوان خود توصیه نمایم که دیگر در کوچه و بازار بدون حجاب همراه با پتلون های چسپ و لباس های نیمه برهنه گشت و گذار نکنند؛ به خدا شرم است، ما و شما باید به اولادهای خود به جای این چنین اعمال بد، نماز خواندن را یاد دهیم تا این که آنها به راه اسلام بیایند." وی که در آخر بسیار خسته به نظر می رسید دست به دعا بالا نموده و به دولت حاکم توصیه های فراوانی جهت فراهم آوری فضای اسلامی ارائه کرد.

 

دیدگاه دوم:

افغانستان بعد از اشغال امریکا آن گونه که دیده می شود، شاهد ورود مفکوره های پلید غربی به گونه سیل آسا می باشد که یکی از خطرناکترین آن دموکراسی و آزادی های آن است که بر اساس آن برخی از مردم به ویژه در شهرهای بزرگ از بالندگی های ذهینی به تنازل فکری رو آورده اند. در حالی که قبل از این مردمان این سرزمین در کل شاهد احساسات و ترویج فرهنگ اسلامی بوده و در محور آن به زندگی خود ادامه می دادند. چنانچه مثال خوب آن را می توان در حفظ حیا و ستر زنان در جامعه قبل از ورود لشکریان غرب یاد آور شد، که زنان بدون حجاب و نداشتن محرم شرعی حتی از خانه های خود بیرون نمی شدند، چه رسد به سفرهای طولانی بدون داشتن محرم شرعی؛ و اما این فرهنگ بعد از اشغال امریکا و سرازیر شدن افکار و فرهنگ غرب شکل دیگری را به خود گرفت. چنانچه برخلاف گذشته طی سیزده سال ترویج فرهنگ غرب که تعداد زیادی از زنان و حتی دختران جوان بدون داشتن حجاب نه تنها در کوچه و بازار گشت و گذار را عادت کرده اند، بل در سفرهای خارجی حتی بدون محرم شرعی در قالب بورسیه های تحصیلی و یاهم به بهانه های دیگری به سفرهای طولانی می پردازند.

همچنان مردمان مجاهد این سرزمین، در کل قبل حضور اشغالگران صلیبی به صورت شدید مخالف حضور کفار و فرهنگ غیر اسلامی در جامعه خود بودند؛ اما با گذشت بیش از سیزده سال از حضور غرب، و ترویج فرهنگ همزیستی با کفارآن هم از جانب دولت، سبب شده که حتی برخی از ملاهای در باری راه حل را در چوکات چنین نظام های فاسد برای مسلمانان از آدرس دین ارائه دهند.

بدون شک که عمده ترین عامل آن را می توان درسرازیر شدن افکار و فرهنگ غرب در طی سیزده سال گذشته دریافت نمود که غرب به تدریج این افکار را در میان مسلمانان به صورت گسترده ترویج و رواج داده است. اما تطبیق سریع این افکار بعد از روی کار آمدن دولتِ سهامی غرب (دولت وحدت ملی) رنگ و بوی رسمی را به خود گرفت. چنانچه در آغازین روز کاری این دولت، پیمان امنیتی با امریکا جهت تضمین دستاوردهای سیزده ساله غربی ها به امضاء رسید، و به تعقب آن رولاغنی در مصاحبه با رسانه فرانسوی به صراحت از قانون منع حجاب زنان مسلمان در فرانسه پشتیبانی نموده و خواستار عملی شدن تدریجی آن تحت عنوان"آزادی زنان از سلطه مردان" در افغانستان گردید.

علاوه بر آن، اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده امریکا (USAID) بزرگترین پروژه توانمند سازی زنان افغان را طی پنج سال آینده با مصارف گزاف (216 میلیون دالر)، ظاهراً برای توانمند سازی زنان؛ ولی در اصل به هدف بیرون کشیدن آنها از قید مردان و در نهایت بیرون کشیدن زنان از خانه های شان راه اندازی نموده است. این پروژه رسماً توسط اشرف غنی رئیس جمهور، سفیر امریکا مقیم کابل و رئیس عمومی اداره انکشاف بین المللی ایالات متحده امریکا، افتتاح گردید. اشرف غنی که در مراسم افتتاح این پروژه بزرگ غربی سازی زنان مسلمان صحبت می نمود، چنین بیان داشت: "باوجودی که زمین در شهر کابل کم است؛ ما به شما[امریکایی ها] زمین هم می دهیم تا برای زنان افغان پوهنتون بسازید، و امید است که اداره انکشافی امریکا و سائر کمک کننده ها یک قدم بزرگ را بردارند که صد سال بعد مردم ما بگویند یک قدمی برداشته شد که دوامدار بود." همچنین داکتر راجیف شاه رئیس عمومی اداره انکشاف ایالات متحده امریکا در این مراسم گفت: "این پروژه بزرگترین پروژه امریکا در سرتاسر جهان و در تاریخ امریکا برای زنان می باشد." او ابراز امید واری نمود تا با افتتاح این پروژه امریکا بتواند فرصت های خوبتر را برای زنان و دختران افغان برای سال های سال فراهم نماید.

هرچند بحث اساسی در این نیست که آیا زنان و دختران مسلمان آموزش دیده می شوند و یا خیر؛ بل اساس بحث در این است که چرا با این همه اشغالگری و ترویج افکار غربی آن هم به صورت رسمی از جانب دولت!؟ هستند ملاهای که تطبیق اسلام و راه حل فساد جامعه را در اصلاح فساد فردی می نگرند! در حالی که ساده ترین راه حل اصلاح جامعه در تغییر و از بین بردن نظام فاسد حاکم بر جامعه می باشد، نه در تغییر شکل ظاهری و فردی افراد، آن هم در زیر چتر نظام فاسد بشری- دموکراسی.

در واقع جامعه از سرتمبگی این دو دیدگاه متضاد رنج می برد؛ از یک سو پند و اندرز ملاهای که در پرتو خطابه های تعیین شده از طرف دولت دست نشانده که ظاهراً مردم را به سوی احیای سنت های پسندیده در جهت اصلاح فردی دعوت می نمایند. از جانب دیگر دولت همراه با لشکریان عظیم و سرمایه های فراوان دوستان غیر مسلمانش روز تا روز مردم را برخلاف آنچه که کلیله خوانی های این ملاهای درباری نامیده می شود، به سوی سنت شکنی های اساسی اسلام راه گشایی می کند. چنانچه از تلویزیون ها گرفته تا رسانه های چاپی و غیر چاپی، و همچنان تقسیمات پول سفارتخانه ها، همه و همه جزوه از لشکریان عظیمی می باشند که یک جا در سازگاری با دولت، مسلمانان را به سوی تنزل فکری سوق می دهند. با این حال نمی توان راهکار درستی را در پیوند با این همه گستردگی افکار فاسد حاکم بر جامعه که از سوی دولت به پیش برده می شود، همراه با خطابه های کلیشه ای ملاهای ظاهر اندیش دریافت نمود.

 

سرانجام راه حل چیست؟

از آن جایی که پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم، به عنوان رهبر و رهنمای بشر به ویژه مسلمانان در تقابل با افکار غیر اسلامی، خطوط اساسی را در ایمان و کفر تعیین و در روشنی آن با مسلمان اخوت و با غیر مسلمان دشمنی را پیشه می نمود، بر ما مسلمانان نیز واجب است که تا از این سنت حسنه پیروی نمایم. با درک این مسئله مهم، می توان، راه حل اساسی را در احیای نظام واقعی اسلام (خلافت) به منهج پیامبرصلی الله علیه وسلم جهت تطبیق احکام و حدود اسلام دریافت. زیرا اصحاب کرام رضی الله عنهم با تعیین حضرت ابوبکر صدیق به عنوان نخستین خلیفه بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وسلم، جهت حراست از مقدسات و همچنان تطبیق احکام اسلام در میان مسلمین و ترویج آن به سائر ملل جهان مبادرت ورزیده بودند. بنابراین، خلافت به عنوان بزرگترین و مقتدرترین قدرت سیاسی- نظامی مسلمانان به دور از حاکمیت افکار کفری، نه تنها بر سرتمبگی کفار در حریم مسلمانان فرصت نمی دهد، بل از نوامیس و مقدسات مسلمین حراست می نماید.

با این وصف، چگونه از دولتی که خود دست دوستی به کفار اشغالگر دراز نموده، فرهنگ و افکار پلید آن را عملاً در میان مسلمانان ترویج می نماید؛ امید داشت که فرهنگ اسلامی را در جامعه تقویت می کند؟ و یا چگونه در جامعه ای که افکار غیر اسلامی به مراتب نسبت به افکار و مفاهیم اسلامی حمایت می گردد، توقع اصلاح توده های مردم به صورت فردی را داشت؟ این ها همه واقعیت های اند که باید روی آن به صورت دقیق غور شود، تا مردم بدانند که مشکل اصلی چیست؟ و راه حل اساسی در کجاست!

بناً با صراحت می توان گفت که در چنین حالات یگانه راه حل اساسی در تغییر و از بین بردن ساختاراصلی نظام حاکم و احیای نظام واقعی اسلام مطابق ایمان و باورهای مردم جامعه می باشد و بس. در غیر آن به هیچ وجه نمی توان تطبیق اسلام را در زیر چتر نظام بشری- دموکراسی جستجو کرد. زیرا بدون تغییر نظام حاکم که خلاف ایمان و باورهای مسلمانان به پیش برده می شود، نمی توان به تطبیق و ترویج اعمال و افکار اسلامی پرداخت. با درک این مسئله می توان به از بین بردن دیدگاه های متضاد حاکم بر جامعه نقطه پایان گذاشت، زیرا این اصلی ترین مشکل است که جامعه امروزی ما از آن رنج می برد.




   ارسال نظر