سخن هفته: نوسان غیرحقیقی ارزش افغانی و مکلفیت اساسی دولت!
11/16/2023 | مسلم بغلانی

Print


واحد پول افغانی از آغاز هفته‌‌ی جاری نوسان غیرقابل‌پیشبینی و سرسام‌آوری داشته است. چنان‌چه یک دالر امریکایی قبلاً در بدل ۷۴ افغانی در بازارهای افغانستان تبادله می‌گردید اما در خلال مدت یک روز یک دالر به ۶۶ افغانی نزول می‌کند. وضعیت موجود نه تنها صرافان، تجاران و سرمایه‌گذاران خورد و بزرگ را وارخطا ساخته است بلکه حتی اکثر شهروندان افغانستان از این اُفت‌وخیز غیرمترقبه‌ی افغانی در برابر دالر شدیداً نگران استند. سوال اساسی این‌ست که آیا این نوسان حالت حقیقی خودرا دارد و به شکل طبیعی صورت گرفته است؟ آیا این‌چنین رویکردهای پولی به نفع امارت اسلامی و اتباع این سرزمین می‌باشد؟ و چگونه باید نظام پولی خودرا تنظیم نمائیم تا از این وضعیت موجود رهایی یابیم؟
اول این‌که در هفته‌‌ها و ماه‌های جاری، ارزش دالر امریکایی بدلیل این‌که کدام رویداد بزرگ سیاسی-اقتصادی در سطح بین‌المللی رخ نداده است تا تنازل آن‌چنانی کرده باشد. الی آخرین دقایقی که این سخن هفته به نشر می‎رسد، سایت‌های معتبر جهانی گراف نوسان نورمال دالر را به نمایش می‌گذارند. حتی در روزهایی که یک دالر در برابر ۶۶ افغانی در بازارهای کابل تبادله می‌گردید، بازارهای جهانی و سایت‌های معتبر ارزش یک دالر را در برابر ۷۴ افغانی به نمایش‌ می‌گذاشتند.
از طرف دیگر، تنها دولت‌هایی که دارای صنعت نیرومند اقتصادی و میکانیزم قوی صادراتی بوده باشند و کالاهای تولیدی خودرا به هدف تجارت به مارکیت‌های جهانی ارسال کنند، واحد پولی آنان دارای ارزش حقیقی بوده و ثابت باشد. اما متاسفانه افغانستان بدلیل این‌که یک دولت صنعتی و تولیدی نبوده و بیشتر به یک دولت مصرفی و وارداتی می‌ماند، بناء هر گونه نوسان ارزی در این کشور سیر حقیقی و طبیعی خودرا نمی‌پیماید. در واقع زمانی‌که واحد پولی یک دولت به‌شکل حقیقی آن افزایش پیدا می‌کند، میزان قدرت خریداری مردم نیز به‌شکل اتوماتیک افزایش پیدا می‌کند – که متاسفانه در افغانستان پس از این نوسان چنین نشده است. این حالت متزلزل پولی نه تنها تغییری در درسترخوان‌های مردم وارد نکرده بلکه حتی باعث بی‌اعتماد در میان سرمایه‌گذاران، تجاران، صرافان و شهروندان عادی جامعه نسبت به ارزش افغانی گردیده است.
در حالی‌که این مکلفت یک دولت اسلامی است که برای جلب اعتماد و آرامش اتباع خود تلاش کند. شما به دولت‌های سیکولار نگاه کنید که با چی شیوه‌ها و رویکرهای تلاش می‌کنند تا اعتماد شهروندان و سرمایه‌گذاران خودرا به نظام مالی و پولی دولت جلب کند. فلهذا یک حکومت اسلامی باید نسبت به همه دولت‌های فعلی در جهان در خصوص اعتمادسازی مردم عام جامعه تلاش کند تا حواس اتباع بدلیل نوسان‌های غیرحقیقی و غیرمترقبه‌ی پولی پراکنده نشود. از طرف دیگر، موجودیت شکنندگی و تزلزل در مارکیت‌های پولی از دید شرعی نیز مشکلات جدی در پی خواهد داشت که قیمت دنیوی و اخروی آن را مردم پرداخت خواهند کرد. زیرا اگر وضعیت مارکیت‌های پولی و مالی بی‌ثبات و غیرقابل پیشبینی‌ بوده باشد، این شکنندگی یک‌تعداد مردم را به سود و احتکار تشویق ‌می‌کند – امری‌که از دید شرعی حرام است و حکومت اسلامی باید قطعاً جلو آن‌را بگیرد.
قابل ذکر است که این وضعیت شکننده‌ی پولی بجای این‌که به تقویت چرخه‌ی اقتصادی کشور کمک کند، برعکس هم به زیان امارت اسلامی بوده و هم شهروندان عادی را متضرر می‌سازد. زیرا نوسان اخیر یک تغییر حقیقی نبوده و محض تغییر اسمی یا عددی می‌باشد. براساس گفته‌های مردم، قیمت یک بوری آرد قبل از افزایش ارزش افغانی تقریباً ۱۶۰۰ افغانی بوده است؛ اما پس از افزایش قیمت افغانی به ۱۸۰۰ الی ۱۸۵۰ افغانی رسیده است. به همین‌ترتیب، قیمت پطرول، مواد ارتزاقی و خوراکی به عوض این‌که ارزان شود، قیمت شده است.
ثانیاً، با وجودی‌که نوسان غیرحقیقی ارز افغانی دلایل متعددی دارد، اما اساسی‌ترین عوامل این حالت شکننده به چند فاکتور مهم بر می‌گردد: ۱) فقدان جدی پول‌های کاغذی افغانی در بازارها، ۲) سرازیر شدن بسته‌های دالری اعلام‌ناشده‌ {کمک‌های بشردوستانه‌ی هفته‌وار کشورهای غربی، بانک انکشاف آسیایی - ADB، USAID، اتحادیه‌ی اروپا، ملل‌متحد و سایر نهادها و دولت‌های تمویل کننده}، ۳) عدم چرخش و کاربرد فعال دالر در بازارهای افغانستان، ۴) گیرافتادن و بیرون نشدن دالر از افغانستان، ۵) حواله پول‌ از سوی افغان‌های مقیم خارج برای خانواده‌های شان در داخل کشور – Remittance، و ۶) دست‌کاری نامرئی و هدف‌مندانه‌ی امارت اسلامی جهت تعیین نرخ دلخواه دالر از طریق د افغانستان بانک و بولی‌ها در سرای شهزاده.
در آخر گفته می‌توانیم که امارت اسلامی بخاطر این‌که ارزش واحد پولی را به ‌شکل حقیقی و نیز طوری بالا ببرد که در زندگی و دسترخوان مردم تغییر قابل ملاحظه‌ی هم مشاهده گردد، باید این نکات مهم را مراعات کند. ۱) نظام پولی افغانستان باید مبتنی بر نظام اقتصادی اسلامی استوار گردد؛ طوری‌که واحد پولی افغانستان باید از هژمون، تسلط و اتکاء به دالر رهایی یافته و طلا و نقره را منحیث پشتوانه‌ی پولی خود قرار دهد. یعنی نظام پولی باید در درزامدت به ستندرد شرعی طلا و نقره (Gold Standard) تبدیل شود تا ارز افغانستان ثبات واقعی و ارزش حقیقی داشته باشد، نه نوسان کاذب و متزلزل. ۲) امارت اسلامی باید از نفوذ شبکه‌ها و سیستم مالی جهانی که توسط صندوق وجهی پول (IMF) و بانک جهانی (World Bank) مدیریت می‌شوند، خودرا آزاد سازد تا به راحتی بتواند ستندرد طلا و نقره را جاگزین ارز افغانی (که پشتوانه‌ی آن دالر است) گرداند. ۳) امارت اسلامی بجای آوردن تغییر عددی و اسمی در ارزش واحد پولی افغانستان باید تلاش کند که خودرا به یک دولت مقتدر صنعتی و تولیدی مبدل کند؛ در آن‌صورت، واحد پولی افغانستان به‌شکل اتوماتیک ارزش حقیقی خودرا در سطح منطقه و جهان کسب خواهد کرد و نیاز نخواهد بود که به دست‌کاری‌های مصنوعی پرداخته شود.






   ارسال نظر