سخن هفته: نشست سالانه سازمان ملل و موقف امریکا در مورد افغانستان
09/24/2023 | فرید احرار

Print


هفتاد و هشتمین نشست سازمان ملل با اشتراک رهبران نزدیک به ۱۹۰ کشور در امریکا برگزار گردید. سازمان ملل بعد از جنگ دوم جهانی توسط امریکا به این هدف ایجاد گردید که نظم‌جهانی لیبرال‌دموکرات بین‌المللی به رهبری امریکا را حفظ نماید، و دولت‌هایی که برای این نظم خطر باشند توسط سایر کشور‌ها تحت فشار قرار داده شود تا برتری و تسلط امریکا بر جهان حفظ شده و بر ارزش‌ها و اصول نظم لیبرال‌دموکرات جهان حاکمیت نماید.
در اوایل در پالیسی‌ها و سیاست‌های سازمان ملل، امریکا دست بالا داشت؛ اما با بوجود آمدن شورای امنیت در تشکیل سازمان ملل، سیاست‌های چهار عضو دایمی دیگرِ این سازمان که شامل انگلستان، فرانسه، روسیه و چین می‌باشد تا یک حد اضافه شد. از این‌که امریکا بزرگ‌ترین تمویل کننده سازمان ملل می‌باشد تا هنوز بر تصامیم این نهاد تسلطش را حفظ کرده است. همچنان در دهه‌ی اول و دوم قرن بیست‌و‌یک بعضی از کشور‌های دیگر در جهان، مانند: هند، آلمان، جاپان، برازیل و... کشورها از واقعیت و سیاست‌های سازمان ملل بخصوص شورای امنیت ناراض هستند؛ زیرا کشور‌های مذکور از دید نظامی کشور‌های پیشرفته بوده و به سطح منطقه‌یی و بین‌المللی تاثیرگذارند.
سخن مهم این‌که جهان در حال حاضر با تنش‌های سخت درگیر است، و در مقابل این تنش‌ها سازمان ملل تنها اعلامیه نشر کرده و بیشتر از این توان انجام اقدام بزرگ را ندارد. در پهلوی این سازمان ملل در مقابل سیاست‌های استعماری غرب در سرزمین‌های اسلامی نه تنها این‌که خاموش است، بلکه اکثر اوقات آن را توجیه کرده و یا آن را جنبه قانونی می‌دهد. ظلم و وحشتِ یهود در فلسطین و توجیهات سازمان ملل، اشغال امریکا و ناتو در افغانستان، عراق و حمایت این سازمان، دیدگاه مسلمانان و حتی بقیه جهان را در مقابل سازمان ملل تغییر داده است.
از سوی دیگر، در حال حاضر ستیج تالار سخنرانی سازمان ملل به محل انتقاد و بیان احساسات و خشم رهبران دولت‌ها مبدل شده است. تاجایی که حتی در ختم جلسات کدام نتیجه و یا قطعنامه صادر نمی‌گردد، و نه هم تصمیم‌های اجرائیوی اتخاذ می‌شود؛ بلکه هر رهبر سیاست‌های خویش را ستوده و بر سیاست‌های رقیب انتقاد می‌کند.
در نشست اخیر سازمان ملل موضوع افغانستان و امارت اسلامی یاد شد. در این نشست مقامات امریکایی در مورد افغانستان و امارت کدام سخن جدید و خاصی نداشتند. چنان که جو بایدن در سخنرانی‌اش از افغانستان حتی یاد نکرد. اما کشورهای دیگر جهان، مانند: قطر، ترکیه، اوزبیکستان، پاکستان و... پیرامون افغانستان پیشنهاد‌های مشخص و بعضی انتقاد‌ات داشتند. چنین معلوم می‌گردد که پس از این افغانستان و امارت اسلامی برای امریکا اولویت نیست، بلکه این موضوع را به سازمان ملل، یوناما، و بقیه موسسات بین‌المللی و شرکای استراتیژیک‌اش همچون قطر، ترکیه، اوزبیکستان، امارات متحده عرب، پاکستان و ایران سپرده است، تا مطابق اهداف و استراتیژی‌های امریکا آن را مدیریت و سیاست‌های افغانستان و امارت اسلامی را به جانبِ سوق دهند که امریکا و بقیه جهان آن را می‌خواهند.
غرب و در رأس امریکا موضوع افغانستان را به این دلیل به موسسات بین‌المللی و کشور‌های مذکور سپرده است که موسسات بین‌المللی به اصطلاح بی‌طرف شمرده می‌شوند، و کشورهای مذکور از یک‌سو مسلمان اند و از سوی دیگر امارت اسلامی با آن‌ها روابط خوب دارد، و حتی احسان‌مند بعضی از این کشور‌ها می‌باشد. برعلاوه حساسیتِ مسلمانان در مقابل این کشورها کمتر می‌باشد. در حالی که کشور‌های مذکور در مقابل افغانستان و امارت اسلامی سیاست‌های را به پیش می‌برند که به رضایت امریکا و غرب انتخاب شده است.
موضوع بسا واضح و آشکار این است که سازمان ملل، امریکا، کشور‌های اسلامی و غیراسلامی در مقابل افغانستان و امارت اسلامی تنهاوتنها یک سیاست دارند، و آن این‌که تمام این کشور‌ها و موسسات بین‌المللی سعی دارند که در افغانستان دولتی ایجاد نگردد که در سیاست داخلی و خارجی‌اش شریعت اسلامی را به صورت کامل طبیق و نظم لیبرال-سیکولر را به چالش کشیده و ارزش‌ها و معیار‌های جدید را به جهان معرفی نموده و از این طریق سلطه‌ی امریکا را به چالش بکشد.
با توجه به این، برای امارت اسلامی مهم‌ترین مسأله این است که منحیث یک حکومت در مورد این سیاست چه عکس‌العمل نشان می‌دهد؟ آیا به فشار‌های سازمان‌های بین‌المللی و حکام سرزمین‌های اسلامی و غیراسلامی تسلیم شده و سیاست خارجی و داخل‌اش را مطابق معیار‌های نظم‌جهانی لیبرال تنظیم می‌نماید و یا این‌که الله سبحانه وتعالی و مومنان را منحیث اولیای خویش قبول نموده و بر ریسمان الله متعال چنگ زده و به آن تکیه می‌کند؛ و تمام سیاست‌هایش را بر اساس وحی الهی عیار و در این بخش پروای شرق و غرب را نمی‌ماید؟! زیرا الله سبحانه وتعالی هر قوم را در حالات مختلف آزمایش می‌کند؛ اگر امارت اسلامی را دیروز در مقابل اشغال در صفوف جهاددفاعی آزمایش می‌کرد، امروز فرصت دولت را برایشان اعطا کرده و منحیث یک حکومت آن را مورد آزمایش قرار می‌دهد.
داشتن دولت و اقتدار سیاسی یک آزمایش بزرگ الله سبحانه وتعالی می‌باشد. الله متعال تمکین و قدرت را برای مسلمانان می‌دهد تا شریعت اسلامی را به تمام معنی و منحیث یک سیستم بسته تطبیق نمایند. اگر این کار را انجام ندهند، پس مکلفیت الهی را انجام نداده‌اند.

وَتِلْکَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ  (آل عمران: ۱۴۰)
ترجمه: و ما این روز‌ها را در میان مردم دست به دست می‌کنیم، تا الله متعال کسانی را بشناسد که ایمان دارند و از میان شما شاهدانِ برگزیند.




   ارسال نظر